مدوسا تنها فانی در خانواده ای از خدایان، کوچکترین خواهران گورگون است. بر خلاف خواهر و برادرش، مدوسا بزرگتر می شود، تغییر را تجربه می کند، احساس ضعف می کند. طول عمر فانی او به او اضطراری می دهد که خانواده اش هرگز نمی دانند.
وقتی خدای دریا پوزئیدون به مدوسا در معبد آتن حمله می کند، الهه خشمگین می شود. آتن خشمگین از تجاوز به فضای مقدس خود، انتقام می گیرد - از زن جوان. مدوسا که به خاطر اعمال پوزیدون مجازات می شود، برای همیشه دگرگون می شود. مارهای پیچ خورده جایگزین موهای او می شوند و نگاه او هر موجود زنده ای را به سنگ تبدیل می کند. مدوسا ملعون با قدرت نابود کردن تمام عشق هایش با یک نگاه، خود را محکوم به یک زندگی تنهایی می کند.
تا اینکه پرسئوس برای آوردن سر یک گورگون دست به تلاشی سرنوشت ساز می زند. . .
در Stone Blind، ناتالی هاینز، کلاسیک و کمدین، درک ما از این اسطوره افسانهای را تغییر میدهد و همدلی و تفاوتهای ظریف را به یکی از اولین داستانهایی میآورد که در آن زنی - که توسط یک مرد قدرتمند مجروح شده است - سرزنش، مجازات و هیولا میشود. حمله هاینس با کاوش در خاستگاه این داستان اسطوره ای، داستان مدوسا را با شور و شوق و شوخ طبعی خود احیا و بازسازی می کند و بازگویی به موقع این اسطوره کلاسیک را ارائه می دهد که امروز با ما صحبت می کند.